حرکت دستههای عزاداری به سمت خط مقدم/ بسیاری از رزمندگان خدمترسان حسینیه شهید شدند
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۷۵۲۱۷
محمود نیکو صحبت در گفت وگو با خبرنگار ایثار و شهادت ایرنا بیان کرد: سال ۱۳۵۹ با شروع جنگ، نیروهای مردمی، ارتش، سپاه و نیروهای نامنظم شهید چمران با تکیه بر اعتقادات دینی و آموزههای کودکی به دفاع از خاک، انقلاب اسلامی و ناموس پرداختند، سال ۶۱ که نیروهای بسیجی به صورت گروهی بودند، دسته بندی شدند و جنگ از حالت نامنظم و هیاتی خارج و شکل پیدا کرد؛ پس از سازماندهی نیروها یک معاونت به نام تبلیغات و یک معاونت به نام عقیدتی تشکیل شد تا مسائل فرهنگی و مذهبی را در تیم ها و لشکرها تبلیغ و مقدمات مراسمها را مهیا کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: چون نیروهای بسیج، رزمندگان هیاتی بودند در هر گردان چند رزمنده خوب و زرنگ با ایمان راسخ وجود داشت که کار میانداری و هیاتداری را در گردانها و تیپها انجام میدادند این افراد مراسمهای عزاداری از جمله ایام فاطمیه، ماه محرم، شهادت امامان معصوم و مراسم ختم شهدا را برپا میکردند.
نیکو صحبت با بیان اینکه برخی از رزمندگان برای برپایی مراسم محرم از خانه با خود زنجیر میآوردند، ادامه داد: تا دهه اول محرم هر روز و شب مراسم سینه زنی و سخنرانی در خصوص اهمیت عاشورا در جبهه های جنوب و غرب برگزار می شد، دسته های عزاداری از گردانهای مختلف به سمت گردانهای دیگر یا در بیابانهای اطراف پادگان یا خط مقدم حرکت میکردند و به سینه زنی و زنجیر زنی می پرداختند.
برپایی مراسم معنوی، جشن و عزا در خط مقدم جبهه
این رزمنده دفاع مقدس که دارای ۶۰ درصد جانبازی است، اذعان داشت: رزمندگان در خط مقدم در سنگرها و یا نمازخانههایی که حدود ۳۰ تا ۴۰ نفر ظرفیت داشت مراسم های معنوی و عزاداری برای سرور و سالار شهیدان و ائمه اطهار برپا و زیارت عاشورا، دعای کمیل و نماز شب میخواندند.
نیکو صحبت اضافه کرد: مداحی مراسم ها در جبهه توسط رزمندگانی که از تُن صدای خوبی برخوردار بودند نظیر حاج علی مالکی، حاج حسین مولوی از شعرای پیشکسوت قم، حاج آقا محمودی شاعر، مرحوم علی خورشیدی و شهید حسین مالکینژاد برپا میشد.
وی با بیان اینکه رزمندگان در مراسم های مختلف نظیر اعیاد، ماه محرم و ایام فاطمیه براساس علایق خود پیشانی بندهای مزین به نام یا حسین، یا زهرا و یا ابوالفضل العباس به پیشانی می بستند، خاطرنشان کرد: رزمندگان پیشکسوت در جبهه برگزاری مراسم و کارهای تدارکات و دیگر رزمندگان تنظیم صفوف و پذیرایی را بر عهده میگرفتند.
خرید گوسفند و پخت غذا توسط رزمندگان در جبهه
این رزمنده دفاع مقدس گفت: رزمندگان در پشت خط مقدم با جمع آوری پول از رزمندگان و خیران در جبهه یا پشت جبهه، گوسفند می خریدند و پس از ذبح برای عزاداران غذا می پختند.
نیکو صحبت افزود: تعداد زیادی از رزمندگان که در مراسم ماه محرم در جبهه کارهای خدماتی انجام میدادند به فیض شهادت نائل شدند.
شهیدی که وصیتنامه اش را به صورت صوتی خواند
نیکو صحبت به نقل خاطره ای درباره یکی از همرزمانش در جبهه پرداخت: حسین مالکینژاد رزمندهای بود که لحظه ای از یاد امام حسین و عزاداری برای ائمه اطهار (ع) غافل نبود، برای برپایی مراسم های عزاداری بسیار تلاش و کار می کرد. یک روز در گوشه ای نشسته بودم و حسین را نظاره می کردم، او آنقدر مخلصانه در حال تلاش برای برپایی خیمه ابا عبدالله الحسین (ع) و مکان عزاداری بود که جز اخلاص در عمل و همت او چیز دیگری را نمی دیدم، در آن لحظه صورت او بسیار نورانی شده بود همان موقع به خودم گفتم او حتما شهید میشود، حسین در همان عملیات به شهادت رسید. وی که از تن صدای خوبی برخوردار بود یک اذان ماندگار خوانده است، که با شنیدن آن حس معنوی خاصی به آدمی دست میدهد، او همچنین وصیتنامه خود را به صورت صوتی با صدای خود خوانده است.
مادر شهید مالکی نژاد خاطرات او را از بدو تولد تا خوابی که وی در خصوص روز و نحوه به شهادت رسیدن حسین دیده در کتابی با عنوان پسرم، حسین روایت کرده که از سوی انتشارات حماسه یاران به چاپ رسیده است که خواندن آن خالی از لطف نیست؛ خواندن این کتاب میتواند به خواننده کمک کند تا با تاثیرِ خانواده، خصوصا مادر در تربیت و رشد شهید مالکی نژاد آشنا شود و از مادر شهید برای ادامه زندگی خود سرمشق بگیرد.
در برشی از این کتاب آمده است: «هر بار که به صورتم در آینه نگاه میکنم، انگار به چین به چروکهای پیشانیام اضافه شده. هر چینِ صورتم قصهای دارد. خوب میدانم اولین چین وقتی به صورتم افتاد که از خانهی باباجی برگشتم خانه. معصومه خانم را دیدم، همراه یکی از زنهای همسایه ایستاده بودند جلوی درِ خانهمان و حرف میزدند. همینکه چشمشان به من افتاد، حرفشان را قطع کردند. دیدن ۲ زن، که در گوش هم پچپچ میکنند و لب به دندان میگیرند، شاید یک اتفاق عادی باشد، اما برای مادری که ۲ پسرش را فرستاده جنگ، ترسناک است...».
برچسبها بنیاد شهید و امور ایثارگران جمهوری اسلامی ایران ماه محرم دفاع مقدس شهدا پروندهٔ خبری تکیه ایرنامنبع: ایرنا
کلیدواژه: بنیاد شهید و امور ایثارگران جمهوری اسلامی ایران ماه محرم دفاع مقدس بنیاد شهید و امور ایثارگران جمهوری اسلامی ایران ماه محرم دفاع مقدس شهدا مالکی نژاد نیکو صحبت ماه محرم مراسم ها خط مقدم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۷۵۲۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا سردار سلیمانی با شهید شدن بابا پنجعلی در سریال پایتخت ۵ مخالفت کرد؟
احسان محمدحسنی، مدیر سازمان هنری رسانهای اوج در کتاب سلیمانی عزیز ۲، صفحه ۱۹۴ به خاطره جالبی از نگاه سردار سلیمانی فرمانده وقت نیروی قدس سپاه به سریال پایتخت ۵ و سکانسهای مربوط به داعش اشاره دارد. هم چنین سیروس مقدم کارگردان این سریال خاطراتی از ساخت این قسمتها دارد. این روزها که پخش این سریال پرمخاطب در شبکهای فیلم به قسمتهای حساس حضور خانواده نقی معمولی و همراهانش در سوریه و درگیری با داعش رسیده بد نیست این خاطرات شیرین را مرور کنیم.
سردار سلیمانی هماهنگ کرد تا عوامل فیلم با اسیران داعشی صحبت کنند
همشهری نوشت:در کتاب کتاب سلیمانی عزیز ۲ به نقل از مدیر سازمان هنری رسانهای اوج میخوانیم: وقتی قرار شد پایتخت ۵ ساخته شود، تیم را بردیم دیدار حاج قاسم. حاجی خیلی کمک کرد تا بچهها با فضای سوریه و مدافعین حرم آشنا بشوند؛ حتی هماهنگ کرد با یکی دوتا اسیر داعشی صحبت کنند. فیلمنامه که نهایی شد، یک روز صبحانه مهمان حاج قاسم شدیم. همین که فهمید آخر سریال قرار است بابا پنجعلی شهید شود و در کربلا یا مشهد خاکش کنند، گفت: «فیلمنامه رو عوض کنید، همه این خونواده باید صحیح و سالم برگردن ایران.» کارگردان و نویسنده با تعجب نگاهی کردند و گفتند: «نمیشه! ما میخوایم قصه اینطور تموم بشه.» حاجی وقتی دید قبول نمیکنند، غیرتمند گفت: «مگر ما مرده باشیم که یکی از این خونواده به دست داعش شهید بشه!
نظر سردار در خصوص ساخت «پایتخت ۵» مثبت بود
سیروس مقدم کارگردان خلاق و خوشفکر این سریال در خصوص این سری از مجموعه پایتخت در یک گفت و گویی مطبوعاتی میگوید: پرمخاطبترین فصل سریال پایتخت (فصل پنجم) را تولید کردیم که حملات زیادی هم به آن شد. این سریال با توصیه حاج قاسم سلیمانی ساخته شد. نظر سردار در خصوص ساخت «پایتخت ۵» مثبت بود و فقط یک نگرانی داشتند که انتهای قصه چه میشود که ما گفتیم خانواده نقی با رشادت و جانفشانی خودشان را از مهلکه جنگ نجات میدهند و در نهایت یک بالگرد سوری این خانواده را از مخصمه نجات میدهد. سازمان اوج همفکر و ناظر بر کار بود و قسمت به قسمت فیلمنامه، هم به اوج و هم تلویزیون داده میشد و کاملا هماهنگ بودیم... یک صبح زود خدمتشان (سردار سلیمانی) رسیدیم، زیرا میخواستند سرشان خلوتتر باشد و مفصل صحبت کنند. من از فحوای کلامشان متوجه شدم پایتختهای دیگر را هم دیدهاند. ایشان نظراتی داشتند که بحق هم درست بود. ضمن اینکه به ما مشاورانی برای کار معرفی کردند و فقط نگران فینال قصه بودند که قهرمانان نجات پیدا کنند.
جلسات مفصلی با فرماندهان داشتیم
مقدم در ادامه میافزاید: بارها من و محسن تنابنده جلسات مفصلی با ردههای بالای عملیات سوریه داشتیم و پای خاطرات آنها نشستیم و نوشتیم، حتی خودم یک بار پیش سردار سلیمانی رفتم و راجع به پایتخت و داعش صحبت کردیم ...
حضرتآقا همه را خوشحال کردند
این کارگردان در ادامه میافزاید: حضرت آقا در صحبتهایشان تاکید کردند به رئیس وقت سازمان صدا و سیما سفارش کردهاند نمونه سریالهایی مثل پایتخت ساخته شود که روایتگر یک خانواده متدین، ایرانی و بافرهنگ است و گفته بودند، چرا از این سریالها کم ساخته میشود؟ من حرف آقا را به عوامل رساندم و خیلی خوشحال شدیم که ایشان حتی حرفهای نهفته در سریال را کشف کردهاند و تاکید داشتند در پایتخت ۲ خیلی خوب به حقالناس پرداختهایم. شنیدن این حرفها خیلی حالمان را خوب کرد.
سیروس مقدم، کارگردان شناخته شده تلویزیون است. او بعد از ساخت مجموعههای پرمخاطب تلویزیونی همچون پایتخت، روزهای زندگی، نرگس، تا ثریا، چک برگشتی، بچههای نسبتا بد، مدینه، میکائیل، علیالبدل و... نشان داده که رگ خواب مخاطب را بخوبی میشناسد و میداند از چه زاویهای به دغدغههای مردم نگاه و آن را از قاب دوربینش به بهترین شکل ثبت کند.
منبع: خبرآنلاین
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی